ترجمه مقاله

جسیس

لغت‌نامه دهخدا

جسیس . [ج َ ] (ع ص ) خبرپرسنده برای بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جاسوس که اخبار بدست آورد و به مقامات بالاتر برساند. (از متن اللغة). خبرپرسنده برای بدی و جاسوسی . (از ناظم الاطباء). جاسوس . رجوع به این کلمه شود.
ترجمه مقاله