جعاشیشلغتنامه دهخداجعاشیش . [ ج َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ جعشوش . به همین ماده رجوع شود : گفت این دم من همی بینم حرب گفت می بینی جعاشیش عرب .(مثنوی ).