ترجمه مقاله

جعفر

لغت‌نامه دهخدا

جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) (سید ...) امیرعلیشیر نوائی در تذکره گوید: پسر محمد نوربخش است و برادر شاه قاسم انوار است و طبع خوب دارد اما پدرش دعوی مهدی گری کرد و بسیار ملامت و فتنه بر سر خود آورد و مدت چل سال بر فوتش گذشته و هنوز سید بر این عقیده است که پدرش مهدی بود. با وجود این همه خوبی این مطلع از اوست :
ترک من دست چو بر خنجر بیداد برد
تشنه را شوق زلال خضر از یاد برد.

(مجالس النفائس ص 96).


ترجمه مقاله