جغرلغتنامه دهخداجغر. [ ج َ ] (اِ) وزغ . (برهان ). غوک . قورباغه . ضفدع . واق . غنجموس . قاس . مکل . بزق . رجوع به چغز و وزغ در همین لغت نامه شود.