ترجمه مقاله

جفاف

لغت‌نامه دهخدا

جفاف . [ ج َ ] (ع مص ) خشک شدن . خشک گردیدن . (تاج المصادر) (اقرب الموارد). جَفوف . (آنندراج ). خشک گردیدن جامه . (ناظم الاطباء). || (اِمص ) خشکی . (دهار). نقیض بَلَّة. (اقرب الموارد). رجوع به جف و جفوف و بلة شود.
ترجمه مقاله