ترجمه مقاله

جفتک انداختن

لغت‌نامه دهخدا

جفتک انداختن . [ ج ُ ت َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) جفته انداختن . لگد پراندن . از پشت با دو پا لگد پرانیدن . لگد زدن . آلیزیدن . رکل . اسکیزه . اسکیزیدن . || مخالفت کردن . (فرهنگ عامیانه ). || بدرفتاری کردن . بدلعابی کردن . (فرهنگ عوام ). || دیر پذیرفتن . سخت قبول کردن چیزی را و دردسر ایجاد کردن .
ترجمه مقاله