ترجمه مقاله

جفت

لغت‌نامه دهخدا

جفت . [ ج َ ] (اِ) جماعت مردم . || عدد بسیار. || همه . (آنندراج ). || سقف خانه . || چوب بندی انگور. (برهان ). چوب بندی درخت رز. (ناظم الاطباء). رجوع به چفت شود. || (ص ) خمیده . کج . (برهان ). || فریتاک آنرا یکی از ابزارهای زراعت دانسته است . (دزی ). رجوع به جُفت به معنی ابزاری از ابزارهای کشاورزی شود. || پوست ملاصق لبوب است و بر طلع نیز اطلاق میکنند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || جفت بلوط. رجوع به همین ماده شود.
ترجمه مقاله