ترجمه مقاله

جمالی دهلوی

لغت‌نامه دهخدا

جمالی دهلوی . [ ج َ ی ِ دِ ل َ] (اِخ ) از شاعران وارسته و از اکابر شاه جهان آباد است وی بشیخ بهاءالدین کنبو ارادت داشت . سفری بایران کرد و در هرات با مولوی جامی ملاقات نمود. او راست :
عشق را طی لسانی است که صد ساله سخن
یار با یار بیک چشم زدن میگوید.
ما را ز خاک کویت پیراهنی است بر تن
آنهم ز آب دیده صد چاک تا بدامن
ویرانه ٔ دلم را گنجی است یاد رویت
در وی خیال زلفت چون مار کرده مسکن .
(ریاض العارفین ص 53) (الذریعه جزء اول از ج 9ص 204).
ترجمه مقاله