جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن نصیر از ادیبان و شاعرانی بود که در دولت ملوک جبال ، از جمله سلطان سعید روزگار میگذرانید.تألیفاتی دارد از جمله مجلس آرای شهابی . او راست :
گل که شایان باده بود رسید
آمدن وعده داده بود رسید
جنگ لاله گذشت و لشکر گل
گرچه پستر فتاده بود رسید
سرو آزاده بهر سوسن راست
منتظر ایستاده بود رسید
لاله رفت ارچه پای درگل بود
گل اگرچه پیاده بود رسید.
گل که شایان باده بود رسید
آمدن وعده داده بود رسید
جنگ لاله گذشت و لشکر گل
گرچه پستر فتاده بود رسید
سرو آزاده بهر سوسن راست
منتظر ایستاده بود رسید
لاله رفت ارچه پای درگل بود
گل اگرچه پیاده بود رسید.
(لباب الالباب عوفی ص 106، 107).