ترجمه مقاله

جمود

لغت‌نامه دهخدا

جمود. [ ج َ ] (ع ص ) بی اشک . (منتهی الارب ). جامد. (اقرب الموارد). گویند: عین جمود. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله