ترجمه مقاله

جنف

لغت‌نامه دهخدا

جنف . [ ج َ ن َ ] (ع مص ) میل کردن . (المصادر زوزنی ) (ترجمان علامه ترتیب عادل ). || میل کردن از راه . (منتهی الارب ). میل کردن بسوی ظلم . (غیاث از شرح نصاب )(از اقرب الموارد). || ظلم کردن . (اقرب الموارد). ستم کردن : فمن خاف من موص جنفاً او اثماً فأصلح بینهم فلا اثم علیه ان اﷲ غفور رحیم .(قرآن 182/2). رجوع به جنوف شود. || (اِمص ) درآمدگی یک جانب اعلای سینه و پستی آن . (منتهی الارب ). درآمدگی طرف اعلای سینه و پستی آن . (ناظم الاطباء). || (اِ) ج ِ جانف . (ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله