جنگوان
لغتنامه دهخدا
جنگوان . [ ج َ گ َ] (اِخ ) نام شهری است درهندوستان . (برهان ) (ناظم الاطباء). شهری است بسیارولایت در هندوستان . (حدود العالم ). شهری است نزدیک رایسین و جندیری جانب کوه سوالک . (آنندراج ) :
تا فتح جنگوان را در داستان فزود
کم شد حدیث رستم دستان ز داستان .
ای ترک باد جنگ برون کن یکی ز سر
برخیز و باده درده بر فتح جنگوان .
تا فتح جنگوان را در داستان فزود
کم شد حدیث رستم دستان ز داستان .
مسعودسعد.
ای ترک باد جنگ برون کن یکی ز سر
برخیز و باده درده بر فتح جنگوان .
مسعودسعد.