جهان پناه
لغتنامه دهخدا
جهان پناه . [ ج َ هام ْ پ َ ] (ص مرکب ) پناه جهان . (آنندراج ) :
شاها ملکا جهان پناها
یک شاه نه بل هزار شاها.
شاه جهان پناه سایه ٔ کردگار.(گلستان ). شاهزاده را ببارگاه جهان پناه رسانید. (حبیب السیر).
شاها ملکا جهان پناها
یک شاه نه بل هزار شاها.
نظامی .
شاه جهان پناه سایه ٔ کردگار.(گلستان ). شاهزاده را ببارگاه جهان پناه رسانید. (حبیب السیر).