ترجمه مقاله

جهشان

لغت‌نامه دهخدا

جهشان . [ ج َ هََ ] (ع مص ) زاریدن . (منتهی الارب ). || آماده ٔ گریستن شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). آغاز کردن بگریستن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به جهش و جهوش شود. || ترسیدن و گریختن . (منتهی الارب ). ترسیدن ، و گویند گریختن . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله