ترجمه مقاله

جوانمرد

لغت‌نامه دهخدا

جوانمرد. [ ج َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد. کوهستانی و معتدل است . 695 تن سکنه دارد. آب آن از زرینه رود و محصول آن غلات ، چغندر، توتون ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ترجمه مقاله