ترجمه مقاله

جوة

لغت‌نامه دهخدا

جوة. [ ج ُوْ وَ ] (ع اِ) درپی مشک . (منتهی الارب ). دربی مشک . (آنندراج ). الرقعة فی السّقّاء. (اقرب الموارد). پیوند خیگ . (منتهی الارب ). || پاره ای از زمین درشت . || مغاکچه در کوه وغیر آن . || نوعی از لونها قریب به سمرت (گندمی ). (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رنگی از رنگهای اسب و آن سرخی است که بسیاهی زند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله