ترجمه مقاله

جوزگندم

لغت‌نامه دهخدا

جوزگندم . [ ج َ / جُو گ َ دُ ] (اِ مرکب ) گوزگندم . جوزجندم . بیخ گیاهی است که در نظر مردم چنان وانماید که گویا چند گندم است که بر هم چسبیده اند. خوردن آن منع هوس خاک خوردن کند، و آنرا بعربی خرءالحمام گویند. (برهان ) (آنندراج ). له قوة مبردة مطفئة مجففة یقطع النزف ... یبرء القوباء. یهیج الباه . (قانون بوعلی مقاله ٔ دوم از کتاب دوم چ تهران ص 175). رجوع به جوزجندم و گوزگندم شود.
ترجمه مقاله