جولان کردنلغتنامه دهخداجولان کردن . [ ج َ / جُو / ج َ وَ ک َدَ ] (مص مرکب ) دور گردیدن . گرد برآمدن . گردیدن . || تاخت کردن . تاختن . (فرهنگ فارسی معین ).