ترجمه مقاله

جولان

لغت‌نامه دهخدا

جولان . [ ج َ وَ ] (ع مص ) قطع کردن مسافت اطراف و جوانب جایی : جال الفرس فی المیدان جولةً و جولاناً؛ قطع جوانبه . (از اقرب الموارد). تاختن . تاخت زدن . || برگزیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || از هم جدا شدن و سپس حمله کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گشتن و دور زدن بدون آرامش : جال فی البلاد جولاناً؛ طاف غیر مستقِرّ فیها. (اقرب الموارد). || گرد برآمدن . (منتهی الارب ). در تداول فارسی زبانان بفتح جیم و سکون واو آید. رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله