ترجمه مقاله

جول

لغت‌نامه دهخدا

جول . [ ج َ ] (ع اِ) لشکر بزرگ . || رمه ٔ گوسپندان بسیار. || گروه شتران . (منتهی الارب ). || گروه اسبان یا سی اسب یا چهل اسب یا شتران نجیب . (منتهی الارب ). || بز کوهی کلان سال . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || نوعی از درخت و کوه . (منتهی الارب ). درختی است معروف . (ذیل اقرب الموارد). ج ، اجوال . (ذیل اقرب الموارد از لسان ). || گرد و غبار و خاک ، و گاه مضموم شود. (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || ریسمان و گاه افسار. (ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله