ترجمه مقاله

جوژه

لغت‌نامه دهخدا

جوژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) جوجه است که بچه ٔ مرغ باشد. (برهان ) :
چون پند فرومایه سوی جوژه گراید
شاهین ستنبه به تذروان کند آهنگ .

جلاب بخاری .


گوشت ماکیان جوژه حرارت معده را ساکن کند بخاصیت . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به جوجه شود.
ترجمه مقاله