ترجمه مقاله

جوی آسیاب

لغت‌نامه دهخدا

جوی آسیاب . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 740 تن . آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، چغندر، پنبه و شغل اهالی زراعت ، گله داری ، صنایع دستی زنان کرباس بافی است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
ترجمه مقاله