ترجمه مقاله

حاتمی

لغت‌نامه دهخدا

حاتمی . [ ت ِ ] (اِخ ) محمدبن حسن البغدادی مکنی به ابی عبداﷲ. از مشاهیر علما وادباء عصر خویش است او در بغداد بتدریس و افاده اشتغال داشت و در سنه ٔ 388 هَ . ق . درگذشت و آنگاه که وی صحبت شاعر مشهور متنبی را دریافت چون متنبی چنانکه باید حرمت او نداشت حاتمی از کبر و نخوت وی برنجید و رساله ای در عیوب و نقائص وی بنگاشت . حاتمی را در ادب و شعر و لغت تألیفات بسیار است که یاقوت آنها راذکر کرده است . رجوع به تاریخ بغداد ج 2 ص 214 و انساب سمعانی ورق 148 و معجم الادبا چ مارگلیوث ج 6 صص 501 - 518 و محمدبن الحسن شود. و نیز او را کتابی است به نام حلیةالادب در دو مجلد. صاحب کشف الظنون کتابی را به نام کتاب الخالی والعاطل بحاتمی نامی نسبت میکند و محتمل است از صاحب این ترجمه باشد واﷲ اعلم .
ترجمه مقاله