ترجمه مقاله

حاتم

لغت‌نامه دهخدا

حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) نام شاعری است عرب و او راست :
اذا ما اتی یوم ُ یُفَرق ُ بیننا
بموت ، فکن انت الذی یتاخرُ.
در عقدالفرید آمده است : آنگاه که متوکل وزیر خود، عبداﷲبن یحیی بن خاقان را بجزیره ٔ اقریطش نفی کرد این وزیر با کنیزکی اقریطشی عشق ورزیدن گرفت و محبوبه ٔ عراقی را فراموش کرد جاریه ٔ عراقی ابیات ذیل بدو فرستاد:
کیف بعدی لاذقتم النوم َ انتم
خبرونی مذ بنت عنکم و بنتم
بمراض الجفون من خُرّ دالعیَ
ن و ورد الخدود بعدی فتنتم
یا اخلاّی ان قلبی و ان با
ن ، من الشوق عندکم حیث کنتم
فاذا ما ابی الاله ُ اجتماعا
فاَلمنایا عَلی ّ وحدی و عشتم .
و صاحب عقدالفرید گوید که این معنی از مضمون شعر مذکور حاتم گرفته شده است . رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 244 چ محمد سعید العریان شود.
ترجمه مقاله