ترجمه مقاله

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن غُطَیف کندی سکونی شامی . بعضی او را غطیف ، و یا عضیف ،بن حارث گفته اند. کنیت او ابوغطیف است . ابن صالح و ابن سکن گویند. «حارث بن غطیف » صحیح است چه «غطیف بن حارث » کس دیگر باشد و کنیت او ابواسماء است . ابن منده نیز «حارث بن غطیف » را از «غضیف بن حارث » اصح میداند. حارث از صحابه و محدث است . وی ساکن حمص بود و حدیث اورا شامیان روایت کنند. معاویةبن صالح از او روایت دارد و یکی از روایات او از حارث این است : «رایت رسول اﷲ صلی اﷲ علیه وآله وسلم واضعا یده الیمنی علی الیسری فی الصلاة». رجوع به کتاب الاستیعاب چ حیدرآباد، ص 114 و کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 300 شود.
ترجمه مقاله