ترجمه مقاله

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن خالدبن العاصی بن هشام بن المغیرةبن عبداﷲبن مخزوم معروف بحارث مخزومی . شاعری است ظریف ، غزل سرا، از قریش و او در اواخر زمان عمربن ابی ربیعة شهرت یافت و در شعر بر طریق او میرفت وی عاشق عائشه دختر طلحه بود و بدو تشبیب میکرد و او را با وی حکایات بسیار است . حارث از عائشه روایت دارد وزرارةبن مصعب از او روایت کند. بعضی گفته اند که او از دست معاویه ولایت مکه یافته است و این درست نیست بلکه پدر او، خالد، از جانب عثمان ولایت مکه داشت و چون عثمان کشته شد امیرالمؤمنین علی علیه السلام اورا از امارت مکه عزل فرمود. و یزیدبن معاویه حارث را ولایت مکه داد، بروزگار عبداﷲبن الزبیر. او راست :
سابکی و ما لی غیره من معول
علیک وما لی غیر حبک من جرم
لعل انسکاب الدمع ان یذهب الاسی
و یشفی مما فی الضمیر من السقم .
و وی در آخر از دست عبدالملک امارت مکه داشت . وفات حارث در حدود سنه ٔ 80 هَ . ق . بمکه بود. رجوع به الموشح مرزبانی ص 209 و 210 و عقدالفرید ج 1 ص 217 و تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر چ شام سنه ٔ 1331 ج 3 ص 438 و الاعلام زرکلی ص 201 و 202 و البیان والتبیین ج 2 ص 220 و عیون الاخبار ج 1 ص 197 و قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله