ترجمه مقاله

حاس

لغت‌نامه دهخدا

حاس . (اِخ ) موضعی است در سرزمین معرة. ابن ابی حصینة گوید:
و زمان لهو بالمعرّة مونق
بشیاتها و بجانبی هرماسها
ایام قلت لذی المودّة سقّنی
من خندریس حناکها او حاسها.

(معجم البلدان ).


ترجمه مقاله