ترجمه مقاله

حافرالحمار

لغت‌نامه دهخدا

حافرالحمار. [ ف ِ رُل ْ ح ِ ] (ع اِ مرکب ) سم خر است ، چون از سم راست وی نگینی سازند و مصروع باخود نگاه دارد صرع از وی زایل شود. دیسقوریدوس گویدسمهای خر چون بسوزانند و بیاشامند چهل روز متواتر هر روز به وزن فلخنارن (و در نسخه ای : ملختادن . و در نسخه ای : فلحثازن ) مصروع را نافع بود و چون با زیت بیامیزند و بر خنازیر طلا کنند نافع بود و بر شقاقی که از سرما بود ضماد کنند زایل کند. (اختیارات بدیعی ).
ترجمه مقاله