ترجمه مقاله

حالق الشعر

لغت‌نامه دهخدا

حالق الشعر. [ ل ِ قُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) سترنده ٔ موی . || دارویی است غالباً آنرا سنگ قیشور دانند. و جالینوس گوید: زرنیخ باشد. (ضریر انطاکی ج 1 ص 116). رجوع به قیشور شود. ابن بیطار گوید: گیاه فاشرا باشد که به فارسی هزارجشان نامند - انتهی . جالینوس گوید زرنیخ است و بعضی گویند فاشراست . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به هزارجشان ، کرم دشتی ، کرمةالبیضاء و فاشرا شود.
ترجمه مقاله