ترجمه مقاله

حباشة

لغت‌نامه دهخدا

حباشة. [ ح ُ ش َ ] (اِخ ) بازاریست مر طائفه ٔ قیقناع را. ابوعبیدة در کتاب المثالب آورده : هاشم بن عبدمناف کنیزی بنام حیه از سوق حباشه خریداری کرد و از او صیفی و ابوصیفی بدنیا آمدند. و حباشه سوقی بود بنی قیقناع را. (معجم البلدان ج 3 ص 206).
ترجمه مقاله