ترجمه مقاله

حبحب

لغت‌نامه دهخدا

حبحب . [ ح َ ح َ ] (ع اِ) رفتار نرم آب . جری الماء قلیلا. (اقرب الموارد). || لاغر و نزار از مرد وشتر. || به لغت اهل مکه ، هندوانه . شامیانه . بطیخ هندی . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در حجاز و بخصوص در مکه ، خربزه . خیار (بطیخ ، قثاء). نوعی خیار چنبر بزرگ و زرد و نرم مانند خربزه ٔ نرم . (دزی ج 1 ص 243).
ترجمه مقاله