ترجمه مقاله

حبر

لغت‌نامه دهخدا

حبر. [ ح ِ ] (اِخ ) نام وادیی است . مرار فقعسی در رثاء برادر خود بدر گوید :
الا قاتل اﷲ الاحادیث و المنی
و طیراً جرت بین السعافات و الحبر
و قاتل تثریب العیافة بعدما
زجرت فما أغنی اعتیافی و لا زجری
و ما للقفول بعد بدر بشاشة
و لاالحی یأتیهم و لا اوبةالسفر
تذکرنی بدراً زعازع لزبة
اذا اعصبت احدی عشیاتها الغبر.

(معجم البلدان ج 3 ص 208).


ترجمه مقاله