ترجمه مقاله

حبل

لغت‌نامه دهخدا

حبل . [ ح َ ] (ع مص ) بار گرفتن . آبستن شدن . (دهار) (زوزنی ). باروری . حمل . آبستنی . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به ج 2 تذکره ٔ ضریر انطاکی از صص 145 - 149 شود. || گرفتن شکار را به دام . دام فروکردن . (تاج المصادر بیهقی ). دام گرفتن . (دهار). || گستردن دام برای صید. || به رسن بستن . || حبل کاذب . هُوَسک . رجاء.
ترجمه مقاله