ترجمه مقاله

حبه زن

لغت‌نامه دهخدا

حبه زن . [ ح َب ْ ب َ زَ] در این بیت سوزنی این صورت آمده است :
زین سور بآئین تو بردند بخروار
زرّ و درم آن قوم که نرزند به دو تیز
از مطرب بدزخمه و شب بازی بدساز
سنگ و سرح (؟) وحبه زن و مسخره و حیز.
و شاید این صورت مصحف کلمه ٔ چپه زن یعنی چپک زن ، و یا قحبه زن باشد.
ترجمه مقاله