ترجمه مقاله

حبوس

لغت‌نامه دهخدا

حبوس . [ ] (اِخ ) (بنی ...) نام دولت کوچکیست که حبوس بن ماکسن در قرن 5 هجری در شهر غرناطه تأسیس کرد که از ملوک الطوایف شهر مذکور بشمار است . این دولت در سال 410 هَ . ق . بوجود آمده و مشتمل بر غرناطه و مریه و نواحی آنها بوده ، بعد از حبوس ، مؤسس این حکومت ،پسرش بادیس المظفر به حکومت نایل شد. در عصر این پادشاه دولت مرابطین ظهور کرد. بعد از بادیس نوه ٔ وی عبداﷲبن بلکین بن بادیس به فرمانفرمائی رسید و برادرش تمیم را هم به والیگری مالکا برگماشت . در سنه ٔ 483 هَ. ق . یوسف بن تاشفین به اندلس درآمده عبداﷲبن بلکین و برادرش تمیم را گرفته به مغرب فرستاد و ایشان را به آبادی بپاره ای از ضیاع و عقار مشغول داشت و خود غرناطه و نواحی آن را متصرف شد و دولت بنی حبوس خاتمه یافت . حکومت سه امیر مذکور در فوق 73 سال ادامه یافته است . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به ماده ٔ ذیل شود.
ترجمه مقاله