ترجمه مقاله

حبیب راعی

لغت‌نامه دهخدا

حبیب راعی . [ ح َ ب ِ ] (اِخ ) یا حبیب بن اسلم یا سلیم راعی مکنی به ابوحلیم وی در میان مشایخ منزلتی بزرگ داشت و وی را آیات و براهین روشن بسیارست اندر جمله ٔ احوال و صاحب سلمان فارسی بود (رض ). روایت کند از پیغمبر(ص ) که گفت : نیة المؤمن خیرمن عمله . صاحب گوسفندان بود بر کرانه ٔ فرات نشستی وطریقش عزلت بود. یکی از مشایخ روایت کند که من بدو برگذشتم وی را یافتم اندر نماز و گرگی گوسفندان وی نگاه میداشت . گفتم این پیر را زیارتی کنم که علامتی بزرگ می بینم بر وی . زمانی ببودم تا از نماز فارغ شد. بر وی سلام گفتم . گفت : ای پسر به چه کار آمدی ؟ گفتم : به زیارت تو. گفت خیرک اﷲ. گفتم ایها الشیخ گرگ با میش موافق می بینم گفت از آنکه راعی میش با حق موافق است . این بگفت و کاسه ٔ چوبین زیر سنگی داشت دو چشمه روان شد یکی شیر و یکی عسل گفتم ایها الشیخ این درجه به چه یافتی ؟ گفت : به متابعت محمد(ص ) ای پسر قوم موسی مر ورا مخالف بودند معهذا سنگ ایشان را آب داد و موسی نه به درجه ٔ محمد بود چون من محمد را متابع باشم سنگ مرا انگبین و شیر دهد، پس عجب نبود. گفتمش مرا پندی ده . گفت : «لاتجعل قلبک صندوق الحرص و بطنک وعاء الحرام »؛ دل را محل حرص مگردان و معده را جای حرام مساز که هلاک خلق اندرین دو چیزست و نجات اندر حفظ این دو و شیخ مرا از وی (رض ) روایات بسیار بود. اما درین وقت بیش ازین ممکن نگشت که کتب به حضرت غزنین حرسها اﷲ مانده بود، و من اندر دیار هند اندر میان ناجنسان گرفتار مانده . ابوعلی جلالی هجویری آرد: ابوسلیمان داودبن نصیرالطائی (رض ) در طریقت مرید حبیب راعی (رض )بود. ( کشف المحجوب چ لنینگراد ص 136). و حدیث شریف نیة المؤمن خیر من عمله را او از پیغامبر صلوات اﷲ علیه روایت کرده است ، و رجوع به کشف المحجوب ص 137 و ص 219، 220، 274، 275 تذکرةالاولیاء ج 1 چ لیدن شود.
ترجمه مقاله