ترجمه مقاله

حبیب

لغت‌نامه دهخدا

حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن عمروبن عمیربن عوف بن غِیَره بن عوف بن ثقیف ثقفی . ابن جریر از طریق عکرمة آرد: آیة [ یا ایها الذین آمنوااتقواﷲ و ذروا ما بقی من الربوا و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم ] ، درباره ٔ بنی ثقیف نازل شد و از آن جمله بودند مسعود و حبیب و ربیعة و عبد بالیل فرزندان عمروبن عمیر. مقاتل نیز او را در تفسیر خود یاد کرده . ابن مندة هم از طریق کلبی از ابوصالح از ابن عباس روایت او را نقل کرده است . (الاصابة ج 1 ص 331). مقریزی گوید: به سال 16 از رسالت ، پیغمبر با زید حارثة به طائف بیرون شد و از بنی ثقیف ،عبدبالیل ، مسعود، حبیب پسران عمروبن عمیر مدد خواست ، ایشان او را با تحقیر بیرون کردند. (امتاع الاسماع ص 27). وی جدامیةبن ابی الصلت است . (قاموس الاعلام ترکی ). ابن الصامت از فرزندان اوست . (اعلام زرکلی ص 210).
ترجمه مقاله