ترجمه مقاله

حب القرع

لغت‌نامه دهخدا

حب القرع . [ ح َب ْ بُل ْ ق َ ] (ع اِ مرکب ) کرم کدو. کدودانه . نوعی کرم انگل که در لوله ٔ هاضمه ٔ ذوات الفقار یافته شود. شکل این کرم مائل به پهنی و بندبند است و درازای آن تا چندین گز رسد. و مرحله ٔ اول زندگانی او در گوشت خوک بود. و شیخ در قانون گوید: و اصناف الدیدان اربعة، طوال عطام و مستدیرة و مستعرضة و هی حب القرع و الصغار. و در علاج حب القرع گوید: الأدویة التی هی اخص ّ بحب القرع ، هی القطران و یستعمل فی الحقن و الاطلیة و البرنج و لبه و السرخس و قسطالمرّ و قشور اصل التوت و عصارته و القنبیل و شحم الحنظل و الصبر و الشنجار عجیب فی العراض و قشور اللبخ و اظن ّ انه ضرب من السدر او الازادرخت و مما یخرجها بلااذی ان یشرب ثلاثة اواق من عصارة الراسن الطری فانه عجیب جداً. و صاحب ذخیره گوید: کرمی کوتاه (؟) و پهن است و بیشتر در روده ٔ اعور و قولون افتد. و در جای دیگر گویدکدودانه بعدد بسیار بود - انتهی . و حق این است که در ابتداء حب القرع نام هر یک از بندهای این کرم بوده و بعد اطلاق بر مجموع آن شده است . || تخم کدو. تخمه ٔ کدو. صاحب تحفه گوید: به پارسی تخم کدو گویند سرد و تر است در دوم سرفه ٔ گرم را نفع دهد و تشنگی را دفع کند و شربتی از او سه درم تا پنج درم است . و صاحب اختیارات گوید: بپارسی تخم کدو گویند بهترین آن بود که آب شیرین خورده باشد و طبیعت وی سرد و تر بود در دویم . سودمند بود جهت تبهای صفرائی و مقدار مستعمل از وی سه درم بود سرفه ٔ گرم و خشک را نافع بودو چون با نبات بخورند تشنگی بنشاند و عسرالبول که از حرارت بود زایل کند. اسحاق گوید مضر است به مثانه و مصلح وی تخم کرفس بود. جالینوس گوید بدل آن در کسرحدت ادویه کتیرا بود - انتهی . صاحب تحفه در باب دوم از قسم دوم در علاج حب القرع گوید: حب الدیدان الطوال وحب القرع ، کیل دار. فلفل ابیض برنج کابلی مقشر قنبیل ملح هندی دو مثقال ترمس شش مثقال شیح ده مثقال تربد 15 مثقال قسط مرّ صاف هفت درم . شربتش پنج درم با آب راسن تر. و نیز در علاج دیدان طوال گوید: حب الدیدان الطوال برنگ . مقشر هلیله ٔ اصفر، آمله 5 مثقال و نیم ، تربد ابیض سه مثقال ، فانید مثل ادویه ، شربتش سه درم با آب گرم . (تحفه ٔ حکیم مؤمن باب دوم از قسم دوم ).
ترجمه مقاله