ترجمه مقاله

حثفل

لغت‌نامه دهخدا

حثفل . [ ح ُ ف ُ ] (ع اِ) لغتی است در حُطفل در تمام معانی آن . || لغتی است در حتفل بفوقانی . بقیه ٔ شوربا یا اشکنه ٔ باقی زیر شوربا. || دردی روغن . خره . || مال بلایه . || چرک زهدان . || مردم فرومایه . || ریزه های گوشت در بن دیگ . (منتهی الارب ). || بترین طعام (؟). (در سه نسخه ٔ خطی مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله