ترجمه مقاله

حجاء

لغت‌نامه دهخدا

حجاء. [ ح َج ْءْ ] (ع مص ). بخیلی کردن به . || مولَع شدن به . || شاد گردیدن به . || چنگ در زدن به . || لازم گرفتن چیزی را. || بازداشتن از. (منتهی الارب ). || خوانندگی و ترنم که به آهستگی کنند. زمزمه . (قطرالمحیط).
ترجمه مقاله