ترجمه مقاله

حجاج

لغت‌نامه دهخدا

حجاج . [ ح َج ْ جا ] (اِخ ) ابن روح . از ابن جریح روایت دارد. دارقطنی گوید: متروک است . یحیی گوید: لیس بشی ٔ. (لسان المیزان ج 2 ص 176).
ترجمه مقاله