ترجمه مقاله

حجة

لغت‌نامه دهخدا

حجة. [ ح ِج ْ ج َ ] (ع اِ) نرمه ٔ گوش و بفتح هم آمده . || سال . (منتهی الارب ). || سوگندی است مر عربان را. (آنندراج ). و حجةاﷲ لاأفعل سوگند است مر عربان را. (منتهی الارب ). || یک بار حج کردن ، شاذ است لان القیاس الفتح . || ماه حج . ماه دوازدهم سال قمری . ج ، ذوات الحجة. (منتهی الارب ). رجوع به ذوالحجة شود. ج ، حِجَج ْ. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله