ترجمه مقاله

حجرالحیة

لغت‌نامه دهخدا

حجرالحیة. [ ح َ ج َ رُل ْ ح َی ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) سنگ پادزهر. حجر بادزهر . بفارسی مهره ٔ مار گویند و آن در قسمی از مار بهم میرسد بقدر نصف فندقی مایل بدرازی و برنگ خاکستر و بعضی سیاه و صلب و مخطط بخط سفید، و بعضی سفید و سست میباشد و قسمی معدنی است و پاد مهره نامند (در بعض نسخ باد مهره ) و بعضی گویند سنگی است ملون و از معدن زبرجد بهم رسد و جمعی گویند که زبرجد است و بهترین آن است که چون بر موضع گزیده ٔ مار بگذارند بچسبد و در حین جذب سم لون او متغیر گردد و بعد از آنکه در شیر اندازند بحال اول آید و او جهت گزیدن عقرب و هوام دیگر ضعیف الفعل است ، و جهت رفع سنگ مثانه بغایت نافع و قدر شربتش تا سه قیراط و تعلیق مخطط او جهت صداع و لیثرغس نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و صاحب اختیارات گوید: دو نوع است ، یکنوع حجری بود معدنی و یکنوع حیوانی و آن در مار افعی بود و آنرا پادزهر و بادمهره و مارمهره خوانند. آنچه از مار گیرند مانند دشبدی بود که در قفاء افعی بود، و در همه افعی نبود و چون از گوشت جدا شود نرم بود. و چون اثر هوا به وی رسد ببندد مانند حجرالنمر. و بعضی باشد که بلون مار بود خاکستری رنگ که بسیاهی زند. مؤلف گوید: امتحان وی چنان کنند که بر صوف سیاه یا کبود بمالند سپید گرداند. و آن نوع که حجری بود لون آن زبرجدی سیاه رنگ و خاکستری رنگ بود و بشکل نگینی بزرگ مربع بود و از یک مثقال تا دو مثقال بود و زیادت نیز بود. مؤلف گوید:امتحان وی آن است که چون در میان آب لیمو اندازند در صحن چینی ، بحرکت آید . وهر دو نوع بگزیدگی مار نافع بود خوردن و با خود نگه داشتن و بر موضع زخم نهادن . و مارمهره گزیدگی افعی را نافع بود بتعلیق کردن . و جالینوس گوید چون بسایند و بیاشامند نافع بود. و گویند هر دو نوع بر سر زخم بچسبد - انتهی . و حمداﷲ مستوفی گوید: سنگی سیاه است واندکی با رمادی زند، و بعضی بود که برو خطها باشد چون مارگزیده بر خود بندد شفا یابد (نزهة القلوب ). و صاحب بحر الجواهر گوید، سنگ پادزهر است قسمی از آن گران و ثقیل و قسمی خاکستری و پاره ای از آن راه راه با سه خط - انتهی . و داود ضریر انطاکی در تذکره آورده است : حجر الحیة. البادزهر و یطلق علی قطع ملونة توجد بمعدن الزبرجد، یطرد الحیات و قیل یراد به الزمرد - انتهی . و ابن البیطار در مفردات آورده است : قال دیسقوریدوس فی الخامسة هو فی ما زعم بعض الناس ؛ صنف من الحجر الذی یقال له یاسیقس ای الزبرجد و منه ما هو صلب اسود اللون و منه مثل الحجر القمری و منه شی ٔ رمادی اللون فیه نقط و منه ما فی کل واحدة منه ثلاث خطوط بیض و کل هذه الاصناف تنفع اذا علقت علی البدن من نهشة الافعی و للصداع . و اما الصنف منها الذی فی کل واحدمنه ثلاث خطوط فانه یقال فیه خاصة انه ینفع من المرض الذی یقال له الثرشد (اللیثرغس ) و من الصداع . و قال جالینوس فی التاسعة اخبرنی رجل صدیق یوثق بقوله انه ینفع من نهش الافعی - انتهی . و نام دیگر آنرا در بعض کتب جلمور گفته اند. و در بعض کتب هندی آورده اند که نام آن سنگ مار است و پازهر و دفع جمیع زهرها کند.
ترجمه مقاله