ترجمه مقاله

حجر

لغت‌نامه دهخدا

حجر. [ ] (اِخ ) ابن عمروبن معاویةبن ثوربن مرثع ملقب بآکل المرار. رجوع به حجر آکل المرار شود.
ترجمه مقاله