حجنلغتنامه دهخداحجن . [ ح َ ج ِ ] (ع ص ) شعرحجن ؛ موی مرغول و فروهشته . (منتهی الارب ). || (اِ) کنه . (منتهی الارب ). حَجَن . (منتهی الارب ).