ترجمه مقاله

حرار

لغت‌نامه دهخدا

حرار. [ ح ُ ] (اِخ ) پشته هائی است در زمین سلول . (مراصدالاطلاع ) (معجم البلدان ). || نام محلی است قریب به جحفه . خواندمیر گوید: در این سال (دوم هجری ) حضرت رسول سعدبن ابی وقاص را با بیست کس از مهاجران بقصد کاروان قریش به حرار که قریب به جحفه است فرستاد. سعد به موضع مذکور رسیده بوضوح پیوست که قریشیان درگذشته اند، لاجرم به مدینه بازگشت . (حبیب السیر چ سنگی تهران ص 116).
ترجمه مقاله