ترجمه مقاله

حرسنکت

لغت‌نامه دهخدا

حرسنکت . [ ؟ ک َ ] (اِخ ) شهرکی است از چاچ [ به ماوراءالنهر ] و از آن کمانهای چاچی خیزد و جائی خرم است و بسیارنعمت و آبادان . (حدود العالم ).
ترجمه مقاله