ترجمه مقاله

حرش

لغت‌نامه دهخدا

حرش . [ ح َ رِ ] (ع ص ) آنکه چشمش خواب نزند. یا کسی که به خواب نرود از گرسنگی . (منتهی الارب ). کسی که شب به خواب نرود از گرسنگی و جز آن .
ترجمه مقاله