ترجمه مقاله

حرف ردف

لغت‌نامه دهخدا

حرف ردف .[ ح َ ف ِ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از حروف قافیه است . شمس قیس گوید: هر الف و واو و یاء که ماقبل رَوی ّ باشد آنرا ردف خوانند و آن قافیت را مُرْدَف خوانند بسکون راء، بشرط آنکه ماقبل واو مضموم باشد و ماقبل یاء مکسور همچنانکه ماقبل الف ابداً مفتوح باشد و ضمه ماقبل واو در لغت پارسی دو گونه بود مشبعه و ملینه ، مشبعه چنانکه حور و سور و ملینه چنانکه ضمه ٔ روز و یوز، و همچنین کسره ٔ ماقبل یاء دو گونه باشد مشبعه و ملینه ، مشبعه چنانکه کسره ٔ نیل و زنجبیل و ملینه چنانکه کسره ٔ دیر و پریر و متقدمان شعراء متحرک بضمه ٔ مشبعه را مرفوع معروف خوانده اند و متحرک بضمه ٔ ملینه را مرفوع مجهول و همچنین متحرک بکسره ٔ مشبعه را مکسور معروف و بکسره ٔ ملینه را مکسور مجهول . و هر حرف ساکن غیر حروف مد و لین که ماقبل رَوی ّ افتد آنرا حرف قید خوانند. و چون ماقبل حرف قید یکی از حروف مد و لین افتد حرف قید را در آن موضع ردف زاید خوانند و ماقبل آنرا ردف اصلی . و چون این مقدمات معلوم شدشعر مُرْدَف دو قسم است : مردف به حرف ردف و مردف به کلمه ٔ ردیف . (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 190).
ترجمه مقاله