ترجمه مقاله

حرقفی

لغت‌نامه دهخدا

حرقفی . [ ح َ ق َ فی ی ] (ع ص نسبی ، اِ) یکی از سه استخوان که استخوان حرقفه ٔ پهلو را تشکیل دهند. علی بن زین العابدین همدانی گوید:استخوان خاصره که حرقفه نیز نامند، عریض غیرمنتظم وبر خود پیچیده بقسمی است که طرف اعلای آن از بالا به پائین و از انسی به وحشی عریض و طرف اسفل آن از قدام به خلف پهن است . کلیةً شبیه به تبرزین و مرکب است از سه قطعه که بعضی از مصنفین قدیم هر یک را استخوانی دانسته جدا بیان میکردند. اول : استخوان عانه که در قدام واقع است و آنرا شاخه ٔ عرضی و شاخه ٔ نازلی است که متمم محیط ثقبه ٔ زیرزهاری است . دویم : استخوان نشیمنگاه که ورک گویند در پائین آن واقع و هم از همین طرف ثقبه ٔ زیر زهار را محدود مینماید. سیم : حرقفه که در خلف واقع است . و این هر سه قسمت در عمق تقعیر حُق ّالورک تلاقی میکنند. اما در این ایام مجموع آنرا یک استخوان ملاحظه کرده و برای آن دو سطح و چهار کنار و چهار زاویه تعیین نموده اند. سطح اول ؛ داخلی : بواسطه ٔتیزی برآمده که آنرا مضیق فوقانی نامند بدو قسمت شده در طرف اعلای آن حفره ٔ داخلی حرقفه است که عضله ٔ حرقفی بدان پیوسته و در طرف اسفل آن سوراخ بزرگی مشاهده میشود موسوم به ثقبه ٔ «ساد» که آنرا «شسیه » سوراخ زیرزهاری نامیده و از غشاء ساد بسته میشود و عضله ٔ ساد با زیرزهاری داخلی به اطراف این سوراخ و بروی غشاء مذکور می پیوندد. و در قسمت فوقانی این ثقبه تقعیری است قدام و خلفی معروف به تقعیر زیرزهاری که عصب و عروق زیر زهار از آن میگذرند. این ثقبه از پائین به عظم ورک و از قدام به جسم عانه متصل می شود و آنقدری از این استخوان عانه را به ورک متصل میسازد که نیمه ٔفوقی آن شاخه ٔ نازلی عانه ، و نیمه ٔ تحتانی شاخه ٔ صاعدی ورک است ، و از فوق به شاخه ٔ عرضی عانه محدود میشود. سطح دوم ؛ خارجی : در وسط آن نَقره ٔ بزرگ بسیار عمیقی است موسوم به حُق ّالورک که روی آن بطرف وحشی اندکی به تحت و قدام است و رأس فخذ در آن قرار گرفته ، مفصل فخذ حاصل میشود. و در قعر آن سطح مقعر کوچک غیرمفصلی پست و بلندی است که از پائین متصل به شکافتگی حق الورک و موسوم به قعر حق الورک است . کنار این نقره که موسوم به ابروی آن است در حالت حیاة محل اتصال چنبره ٔ حق الورک و دارای سه شکافتگی است که هر یک را بنام قطعه ٔ استخوانی که آنها را جدا ساخته میخوانند:
الف - قدامی که موسوم است به حرقفه ٔ عانئی .
ب - خلفی معروف به حرقفه ٔ ورکی .
ج - تحتانی موسوم به شکافتگی ورکی زهاری یا حق الورکی . و در طرف فوقی حق الورک تقعیر ناوئی است که از قدام به خلف کشیده شده ، ابروی مذکور در آن واقع و موسوم است به ناودان فوق حق الورک و به این ناودان وتری که عضله ٔ مستقیم قدامی را منقبض مینماید پیوسته . سطح عریض منخفضی که در طرف فوقانی حق الورک واقع است آنرا حفره ٔ خارجی حرقفه نامند که روی آن بجانب وحشی و خلف و تحت است ، و دو خط منحنی در این سطح دیده میشود،که قدامی به شوک قدامی و فوقی حرقفه ، و خلفی به قسمت وسطی تیزی آن منتهی شده به قدام خط قدامی عضله ٔ کوچک سرین به مابین دو خط عضله ٔ وسطی سرین و به خط خلفی عضله ٔ عظیم سرین پیوسته اند. سطحی که در تحت نقره ٔ حق الورک است و روی آن به تحت و قدام و وحشی است در آن دهان خارجی ثقبه ٔ زیرزهاری مشاهده میشود که جسم عظم عانه در قدام آن واقع و دو شاخه ٔ افقی و عمودی آنرا از فوق به حرقفه و از تحت به شاخه ٔ صاعدی ورک که حد تحتانی ثقبه است متصل مینمایند. و عضله ٔ زیرزهاری وحشی در اطراف ثقبه به سطح خارجی غشائی که ثقبه را بسته است می پیوندد.
اما چهار کنار: اول ؛ کنار قدامی - در این کنار از وحشی به انسی و از فوق به تحت ، چهار فزونی استخوانی و سه شکافتگی که یک در میان واقعاند مشاهده میشود: 1- شوک قدامی و فوقانی حرقفه که عضله ٔ خیاط و روابط قوس فخذ و عضله ٔ ممدد و لفافه ٔ عریض بطن بدان پیوسته اند. 2- در تحت این شوک شکافتگئی است که عصب فخذی جلدی از آن میگذرد. 3- شوک قدامی و تحتانی حرقفه که سر قدامی و مستقیم عضله ٔ سه سر بدان پیوسته است . 4-شکافتگی شبیه به ناودانی که عضله ٔ پسواس حرقفه در آن قرار میگیرد. 5- فزونی حرقفه و عانه که رباط حرقفه ٔ عانه بدان پیوسته و عضله ٔ صغیر پسواس در صورت وجودبدان اتصال دارد. 6- تقعیر سطح عانه ای است که از جانب خلفی به تیزی عانه که متمم مضیق فوقانی است منتهی گشته . 7- شوک عانه است که زیاد برآمده و در وحشی زاویه ٔ عانه واقع و باید ملتفت بود که به آن مشتبه نشود، و محل اتصال اول عضله ٔ مقربه و روابط قوس فخذ است .
دوم ؛ کنار خلفی - نیز مانند کنار قدامی از فوق به تحت چهار فزونی و سه شکافتگی دارد چنانکه از فوق به تحت دیده میشود: 1- شوک فوقی و خلفی حرقفه . 2- شکافتگی کوچک که معتدبه نیست . 3- شوک تحتی و خلفی حرقفه که عضلات عام حرقفه به آنها اتصال دارند. و در طرف انسی شوک فوقی پست و بلندیهای بسیاری است که آنها را دانه دانهای حرقفه نامند. و در جانب انسی و تحتی آنها در خلف تیزی سطح داخلی حرقفه سطح کوچک مفصلی ناهموار مثلثی است که منهدم است بر سطح مفصلی عجز که آنرا سطح گوشی حرقفه گویند. 4- در زیر شوک تحتانی حرقفه شکافتگی بزرگ نسائی است که در حال حیات بواسطه ٔ دو رباط عجز و نسائی سوراخی در آنجا حاصل میشود. 5- پائین تر از اینها شوک نسائی است که باریک و برجسته و رباط کوچک عجز و نسائی به رأس آن و عضله ٔ توأم فوقانی به سطح خارجی و عضله ٔ مرتفعنماینده ٔ شرج و عضله ٔ ورک و عصعصی به سطح داخلی آن متصل میشوند. 6- در زیر این شوک شکافتگی کوچک نسائی است که در آن هم بمثل شکاف نسائی بواسطه ٔ دو رباط عجز و نسائی مثل سوراخ یا معبری پیدا شده است . 7- برآمدگی نشیمنگاه است که در بیان زوایا مذکور خواهد شد.
سوم ؛ کنار فوقانی یا تیزی حرقفه - دو طرف آن ضخیمتر از وسط و از بالا که نظر کنند بشکل سین (s)ایطالیائی است و جزء قدامی آن از طرف انسی و جزء خلفیش از وحشی مقعر است . این کنار منحرفاً از وحشی به انسی و از قدام به خلف مایل شده ، و به لب انسی آن عضله ٔ عرضی شکم ، و به لب وحشیش عضله ٔ مورّب بزرگ پیوسته ، و در میان این دو لب از قدام عضله ٔ مورب کوچک و از خلف عضله ٔ مربع قطن اتصال دارند.
چهارم ؛ کنار تحتانی - کوتاه تر از کنارهای دیگر و در محاذی شاخه ٔ صاعدی نشیمنگاه و نازلی عانه واقع، در مردان نازک و پست و بلند و در زنان صاف و برگشته به خارج است ، و لفافه ٔ عجان بدو پیوسته و در مردان ریشه ٔجسم نعوظی مجوف قضیب و عضله ٔ ورکی مجوفی به آن متصل میشوند.
و اما چهار زاویه : اول ؛ زاویه ٔ قدامی وفوقانی - حاصل شده است از شوک قدامی و فوقانی حرقفه که مذکور شد. دوم ؛ زاویه ٔ قدامی و تحتانی ، یا زاویه ٔ عانه - بفاصله ٔ یک سانتیمتر و نیم در طرف انسی شوک عانه واقع و در طرف انسی و تحتی آن در روی جسم عانه سطح مفصلی پست و بلند طویلی است که تا ابتدای کنار تحتانی کشیده شده و از اتصال آن با نظیر خود مفصل عانه حاصل میشود. و بدین زاویه ستون انسی حلقه ٔ اربیه اتصال دارد و به لب خلفی فاصله که میان این زاویه و شوک است عضله ٔ مستقیم بطن می پیوندد، و بلافاصله در قدام آن عضله ٔ مخروطی و ستون خلفی حلقه ٔ اربیه که موسوم به رباط «کل » است متصل میشود. فاصله ٔ مذکور عبارت است از کنار تحتانی حلقه ٔ اربیه ، و مجرای منی نیز درروی آن واقع میشود. سوم ؛ زاویه ٔ خلفی و فوقی - از شوک خلفی و فوقی خاصره که ذکر شد حاصل شده است . چهارم ؛ زاویه ٔ خلفی و تحتی ، یا دانه دانهای ورکی - از جمیعاجزاء این استخوان ضخیمتر و موضعی است که انسان بروی آن می نشیند و شاخه ٔ صاعدی آن با شاخه ٔ نازلی عانه متحد و بدان چند عضله می پیوندند: 1- بطرف خلفی از تحت به فوق عضله ٔ نیم غشائی و سر بلند عضله ٔ دوسر و عضله ٔ نیم وتری که همگی با عضله ٔ توأم تحتانی مجتمع میگردند. 2- بطرف انسی آن ، عضله ٔ عرضی عجان متصل میشود.3- بطرف وحشی آن ، عضله ٔ مقربه ٔ بزرگ و عضله ٔ مربع فخذ پیوسته اند. (جواهر التشریح علی خان صص 132-137).
ترکیب ها:
- حرقفی اسفنجی . حرقفی بصلی .حرقفی بظری . حرقفی عجانی . حرقفی فخذی . حرقفی مجرائی .
ترجمه مقاله